جواز فهم و تفسیر غیرمعصومین از قرآن کریم در آینه قرآن و روایات شیعه
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
- author محدثه مقیمی نژاد داورانی
- adviser کاظم قاضی زاده نصرت نیل ساز
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1389
abstract
فهم قرآن کریم از مسائلی است که همواره مورد توجه جامعه مسلمانان بوده است. درباره میزان اعتبار فهم افراد مختلف از قرآن کریم نظرات گوناگونی وجود دارد. در بین شیعیان، گروهی از اخباریون عقیده داشته اند که تنها فهم معصومین (ع) از قرآن کریم معتبر است. گروهی از آنان این اختصاص را در مورد فهم ظواهر و گروهی در مورد تفسیر مشکلات قرآن مطرح کرده اند. در مقابل، اصولیون معتقد به اعتبار فهم غیر معصومین از قرآن کریم بوده اند. قائلین به تفسیر اجتهادی نیز معتقد بوده اند برای غیرمعصومین جایز است فراتر از فهم ظواهر ساده آیات، در صورت احراز شایستگی های لازم به تفسیر قرآن کریم بپردازند. در مورد فهم معانی باطنی قرآن کریم نیز، برخی قائل به اختصاص فهم این معانی به معصومین(ع) بوده اند و برخی قائل به این اختصاص نبوده اند. هر گروهی برای اثبات عقیده خود، به آیات و روایات متعدّدی استناد کرده اند. برخی از اخباریون، با توجه به روایات، آیاتی از قرآن کریم را دالّ بر عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم دانسته اند. اما این آیات دلالتی بر مقصود آنان ندارند. به عنوان مثال، شیخ حر عاملی، آیه 49 سوره عنکبوت، آیه 32 سوره فاطر، آیه 43 سوره رعد، آیه 7 آل عمران، و آیه 7 انبیاء را دالّ بر این مقصود می داند. همچنین به آیات دیگری نیز مستقل از روایات، استناد کرده است، اما این آیات دلالتی بر مقصود وی ندارند. وی به آیات 65 و 80 نساء، که دلالت بر لزوم اطاعت از پیامبر و حکم قرار دادن ایشان در اختلافات می کنند، آیات 59 و 61 نساء، که دلالت بر لزوم رجوع به خدا و پیامبر (ص) دارند، آیات 151 بقره، و 164 آل عمران که دلالت بر لزوم تعلیم پیامبر از قرآن دارند، آیات 36 اسراء و 66 یونس و برخی دیگر از آیاتی که دلالت بر نهی از پیروی از گمان و قول بدون علم می کنند، استناد کرده است. اخباریون و به ویژه شیخ حر عاملی، در این راستا به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایات نهی از تفسیر به رأی و روایاتی که معصومین (ع) را مخاطبین واقعی قرآن دانسته اند. برخی از روایاتی که شیخ حر عاملی برای اثبات عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم بدان ها استناد می کند، دلالت بر این دارند که فهم قرآن به طور کلّی مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این می کنند که فهم باطن قرآن مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این دارند که تفسیر قرآن مختصّ به معصومین (ع) است. قائلین به اعتبار فهم غیرمعصومین از قرآن کریم نیز به آیاتی استناد کرده اند. از جمله آیاتی که امر به تدبّر و تعقّل در قرآن کریم می نمایند، آیات تحدّی، آیات مربوط به خطاب های قرآن، آیات مربوط به هم زبانی قرآن با قوم پیامبر، آیات دالّ بر آسان بودن قرآن برای پندگیری، آیه ای که قرآن را مرجع فصل خصومت می شمرد و آیات بیانگر صفات هدایتگرانه قرآن. این آیات دلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از نصوص و ظواهر بسیط قرآن کریم می کنند گر چه فهم بخش های نیازمند به تفسیر از این آیات به دست نمی آید. اما آیاتی که قرآن کریم را با صفات نور، مبین و صفات مشابه توصیف می کنند، فراتر از آن، دلالت بر جواز تفسیر قرآن به قرآن توسط غیرمعصومین می کنند. همچنین آنان به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایاتی که دلالت بر لزوم تدبّر در قرآن کریم می کنند، روایاتی که دلالت بر لزوم تمسّک به قرآن کریم می کنند، روایت دالّ بر این که شرط نافذ بودن شروط، عدم مخالفت آن با قرآن کریم است، روایتی دالّ بر قابل فهم بودن آیات توحیدی، روایات دالّ برحکمیت قرآن، روایاتی که در آنها معصومین (ع) برای توبیخ افراد به آیات قرآن استناد کرده اند. این روایات، دلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از قرآن کریم در سطح نصوص و ظواهر بسیط آن دارند. اما دلالتی بر جواز تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر ندارند. اما روایات دیگر مورد استناد آنها یعنی روایات دالّ بر آموزش چگونگی فهم قرآن و استنباط احکام به اصحاب، روایتی که از امکان تشخیص بهترین وجه معنای قرآن برای غیرمعصومین سخن می گوید، روایتی که از ناطق بودن و شاهد بودن قسمتی از قرآن نسبت به قسمتهای دیگر، سخن می گوید، دلالت بر جواز تفسیر غیر معصومین از قرآن کریم می نمایند. همچنین روایاتی که با بیان صفاتی چون عمیق بودن باطن قرآن کریم و ناتمامی عجایب آن، افراد را به تمسّک به قرآن کریم فرا می خوانند، و روایت دالّ بر امکان تشخیص بهترین وجه معانی قرآن برای غیرمعصومین، دلالت بر امکان و حجّیت فهم غیرمعصومین از معانی باطنی قرآن کریم می کنند، یا احتمال دلالت داشتن آنها بر این معنا می رود. در مورد دلالت روایاتی که فهم قرآن را مختصّ به معصومین (ع) می دانند باید اذعان داشت دلالت این روایات با توجه به مخالفت صریح با برخی از آیات، یا باید محدود به فهم بواطن به معصومین (ع) شود، یا باید محدود به تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر شود، یا باید محدود به اختصاص علم کامل تفسیر قرآن به معصومین (ع) شود و در صورت عدم امکان ، باید به کلی کنار گذاشته شوند در جمع ادلّه جواز و عدم جواز تفسیر برای غیرمعصومین می توان گفت که بر مبنای برخی از روایات، غیرمعصومین در صورتی که شرایط خاصّی داشته باشند، در برخی از فضائلی که به معصومین (ع) نسبت داده می شود، با آنان شریکند و روایاتی که دالّ بر جواز تفسیر غیرمعصومین هستند، قرینه ای هستند که غیر معصومین با داشتن شرایط خاصّی می توانند در این فضیلت که در برخی از روایات خاصّ معصومین (ع) دانسته شده است، با آنان شریک باشند. در جمع روایاتی که دلالت بر اختصاص فهم باطن قرآن کریم به معصومین (ع) می کنند، با روایاتی که دلالت بر امکان فهم باطن قرآن برای غیرمعصومین می نمایند، باید گفت قرآن کریم معانی باطنی متعددی دارد که روایات اختصاص، ناظر به اختصاص فهم مرتبه اعلای باطن قرآن به معصومین (ع) هستند.
similar resources
حجیت فهم و تفسیر غیرمعصومین از قرآن کریم در روایات شیعه
Whether understanding and interpreting the holy Quran by the other than the immaculate Imams is valid or it is restricted to the immaculate is one of the subjects of disagreement among the Shiite theologians and traditionists. Those who believe in the validity of the understanding and interpretation of the holy Quran by other than the immaculate Imams as evidence refer to some traditions. In ...
full textتاملی در روایات جواز تبدیل کلمات قرآن کریم
در برخی از روایات آمده که می توان کلماتی از قران را با مترادف آنها جایگزین نمود مادامی که آیه عذاب به آیه رحمت و آیه رحمت به آیه عذاب تبدیل نگردد زیرا قران دارای قرائتهایی چندگانه است پنج روایت در این خصوص نقل شده است که از نظر سند و دلالت مورد بررسی و نقد قرار می گیرد در این مقاله نشان می دهیم از طرفی این روایات به لحاظ سند ضعیف و غیر قابل اعتمادند زیرا در سند روایات مربوط به تبدیل کلمات ابوهر...
full textتاملی در روایات جواز تبدیل کلمات قرآن کریم
در برخی از روایات آمده که می توان کلماتی از قران را با مترادف آنها جایگزین نمود مادامی که آیه عذاب به آیه رحمت و آیه رحمت به آیه عذاب تبدیل نگردد زیرا قران دارای قرائتهایی چندگانه است پنج روایت در این خصوص نقل شده است که از نظر سند و دلالت مورد بررسی و نقد قرار می گیرد در این مقاله نشان می دهیم از طرفی این روایات به لحاظ سند ضعیف و غیر قابل اعتمادند زیرا در سند روایات مربوط به تبدیل کلمات ابوهر...
full textتفسیر علمی قرآن کریم
آیا قرآن مشتمل برهمهی علوم و وظیفهی مفسّر استخراج آنها ازقرآن است؟ در پاسخ به این پرسش سه دیدگاه مطرح شده است. برخی قرآن را حاوی همهی علوم اعمِّ از تجربی، عقلی، اخلاقی و ... دانستهاند. از این منظر باید کوشید و این علوم را از قرآن استخراج نمود. براین اساس، برخی کوشیده اند دستاوردهای علوم گوناگون را با مضامین آیات قرآنی تطبیق دهند. دستهای دیگر بر این باورند که قرآن کتاب هدایت، تربیت و به ک...
full textمبانی تفسیر قرآن از دیدگاه مفسران شیعه
مبانی تفسیر قرآن یکی از مهمترین مباحث در حوزۀ علوم قرآنی به شمار میآید و پیوسته مورد توجه و اهتمام قرآن پژوهان و علاقه مندان به قرآن کریم به ویژه مفسران بزرگ بوده است. مبانى تفسیر، اصول موضوعه و باورهاى بنیادینىاند که تفسیر قرآن بر آنها استوار است. این باورها و قضایا بر اصل امکان و جواز تفسیر یا کیفیت و روش و اصول و قواعد تفسیر اثرگذار بوده، به آنها جهت مىدهند. در واقع مبانى تفسیر، سبب چگو...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023